سرگرمی با چاشنی پرتقال
سرگرمی- خنده-پ نه پ-کاریکاتور-
پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:پرستار, :: 15:30 :: نويسنده : مهرداد

پرستار

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟
پسر: آره عزیز دلم . . .
دختر: منتظرم میمونی ؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم . .
دختر: خیلی دوستت دارم . .
پسر: عاشقتم عزیزم . .
.
.
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد ..
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . .
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟
دختر: بی درند که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟!!
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . .
پرستار

 

 

: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد

ثبت نام

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


آدمك آخر دنياست بخند ... آدمك مرگ همين جاست بخند دست خطي كه تورا عاشق كرد ... شوخي كاغذي ماست بخند آدمك خر نشوي گريه كني ... دنيا سراسر سراب است بخند آن خدايي كه بزرگش خواندي ... به خدا مثل تو تنهاست بخند
موضوعات
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان